تعیین یک مرکزیت دینی و برگزیدن و تربیت امّتی منسجم را میتوان هدف اغلب بلکه تمام ادیان گذشته دانست. ما این موضوع در مورد «آیین» و «امت اسلام» شکل کاملتری یافته و خدایی که منشأ «عدل» و «حق» و «وسطیّت» است، «مرکزیّت»ی را به نام مادرِ شهرها یا «امّالقری» معیّن کرده است. همو انسانی را که «حقگرا» و «تسلیم» امر وی و نیز دعوت کننده به سوی «ملّت» و «آیین حنیف فطرت» و دور از افراط و تفریطِ راست و چپ است، فرمان داده است تا در مادرِ شهرها و «امّالقرا»ی مورد اشاره، «بیت»ی را برای او بسازد و آن را تطهیر و تقدیس کند تا در کنار همین «بیت»، پیامبر اعظم(ص) با «شریعت خاتم» ظهور کند و با تعلیم و تربیت خود، «امّت وسط» را پدید آورد. «بیت» مورد اشاره که خود در مرکزیت مادرِ شهرها قرار گرفته است، حائز شرایط ویژهای از جمله اولویت و تقدّم دیرینه، ملجأ امن بشر در طول تاریخ، طهارت ظاهری و باطنی و محل آخرین بخش از تاریخ آیینی و ظهور منجی موعود است.«امّت وسط»، به برکت مجموع آنچه بدو داده شده است، عهدهدار وظایف و مسئولیتهای مهمی میشود که از آن جمله است: نظارت بر اعمال دیگر امّتها و شهادت دادن بر آن، الگو بودن برای آنها و مشارکت بارز در بسط معنویت و صلح و سلام جهانی. این مسئولیت در زمان حاضر که عصر سرخوردگیهای انسان معاصر است و از الگوی مدنیّت اسلامی و طرحی سالم و کارا برای تمدن بشری سخن میرود، اهمیتی افزون مییابد.